[ و در گفتارى فرموده است که : ] و بر آنان والیى فرمانروا شد که کار را بر پاداشت و استقامت ورزید تا دین برقرار گردید . [نهج البلاغه]
وفا
0000
چهارشنبه 90 اردیبهشت 28 , ساعت 10:58 صبح  

صدای شکستن قلبم را نشنیدی
چون غرورت بیداد می کرد
اشکهایم را ندیدی
چون محوتماشای باران بودی
ولی امیدوارم آنقدر در آیینه مجذوب نشده باشی
که حداقل زشتیدیو خود خواهیت را ببینی
باشد که با دیگران چنان نکنی که با من کردی.


نوشته شده توسط فراز | نظرات دیگران [ نظر] 
تست روانشناسی سنجش میزان عشق مثلثی اشترنبرگ
سه شنبه 90 اردیبهشت 27 , ساعت 11:32 صبح  
تست روانشناسی سنجش میزان عشق مثلثی اشترنبرگ

در مطالعه‌ای که درباره «نگرش به ازدواج» به عمل آمده است، مردم عشق را پدیده‌ای مرموز، اسرارآمیز، عرفانی و بادوام توصیف کرده‌اند. در طول تاریخ، شاعران، نویسندگان، هنرمندان، فیلسوفان و دانشمندان تلاش کرده‌اند که مفهوم واقعی عشق را دریابند. البته روان‌شناسان هم به نوبه خود نظریه‌هایی برای تشریح طبیعت عشق ارائه نموده‌اند، امّا باید توجه داشت که هر فرد، تفسیر و تعبیر خاص خودش را در این زمینه دارد.

در این مقاله با چهار نظریه معروف که برای توضیح و توصیف دوست داشتن، عشق و دلبستگی عاطفی ارائه شده آشنا می‌شویم.

?- دوست داشتن در مقابل عشق (نظریه رابین)
زیک رابین، روان‌شناس، عشق را متشکل از سه عنصر می‌داند:

دلبستگی- شرط محبت کردن و بودن با فردی دیگر.
محبت- ارزش‌گذاری نیازها و خوشی‌های دیگران به قدر نیازها و خوشی‌های خود.
تعلّق- به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات و تمایلات خصوصی خود با فردی دیگر.
رابین در کنار مطرح ساختن دیدگاه فوق، دو پرسشنامه نیز برای اندازه‌گیری این متغیرها به وجود آورده است. او درابتدا در حدود ?? پرسش برای به دست آوردن نگرشی که یک فرد درباره عشق دارد طراحی کرد. این پرسش‌ها بر حسب این که منعکس‌کننده احساس دوست داشتن یا احساس عشق بودند، مرتب شده بودند. این دو مجموعه پرسش بین ??? دانشجوی دوره کارشناسی توزیع شد و تحلیل‌های آماری بر روی پاسخ‌ها به عمل آمد.

نتیجه به دست آمده به رابین اجازه داد تا ?? پرسش برای «دوست داشتن» و ?? پرسش برای «عشق» را که معیارهای قابل اطمینانی برای این دو متغیر بودند، تعیین کند.

نمونه‌های زیر، مشابه برخی از پرسش‌هایی است که در «مقیاس دوست داشتن و عشق» رابین وجود دارد:

اندازه‌گیری «دوست داشتن»

?- من احساس می‌کنم که ……….. آدم محکم و استواری است. ?- من به نظرات و عقاید ……….. اطمینان دارم.

اندازه‌گیری «عشق»

?- در من یک حس قوّی انحصارگری نسبت به ……….. وجود دارد.
?- خیلی دوست دارم که ……….. با من محرمانه صحبت کند. ?- من برای ……….. تقریباً هر کاری خواهم کرد.

مقیاس‌هایی که رابین برای اندازه‌گیری دوست داشتن و عشق ارائه کرد، مؤید نظریه او درباره عشق بودند. رابین در مطالعه دیگری برای تعیین این که آیا این مقیاس‌ها واقعاً دوست داشتن را از عشق متمایز می‌سازد یا نه، به این نتیجه رسید که دوستان خوب، امتیاز بالایی در مقیاس «دوست داشتن» به دست می‌آورند امّا فقط افراد خاصی می‌توانند در مقیاس «عشق»، امتیاز بالا کسب کنند.

عشق یک مفهوم عینی نیست و بدین خاطر اندازه‌گیری آن دشوار است. «مقیاس دوست داشتن و عشق» رابین، روشی را برای اندازه‌گیری احساس پیچیده عشق پیشنهاد می کند.

?- عشق دلسوزانه در مقابل عشق شهوانی (نظریه هاتفیلد)
به عقیده الین هاتفیلد، روان‌شناس، عشق دو نوع اصلی بیشتر ندارد: عشق دلسوزانه و عشق شهوانی. عشق دلسوزانه، مشخصه‌اش احترام متقابل، دلبستگی، عاطفه و اعتماد است. عشق دلسوزانه معمولاً در فضایی از احساس درک متقابل و احترام مشترک برای یکدیگر، رشد می‌یابد.

مشخصه عشق شهوانی، هیجان شدید، جاذبه جنسی، اضطراب و عاطفه است. هنگامی که به این هیجانات شدید از سوی مقابل نیز پاسخ داده شود، فرد احساس خوشحالی و ارضاء می‌کند. امّا عشق یک سویه به احساس یأس و نومیدی و افسردگی می‌انجامد. به عقیده هاتفیلد، عشق شهوانی، عشقی گذرا است و معمولاً بین ? تا ?? ماه بیشتر دوام نمی‌آورد.

به گفته هاتفیلد، عشق شهوانی هنگامی که انتظارات فرهنگی مشوّق عاشق شدن باشد، یا هنگامی که فردی با ایده‌های پیش پنداشته شما در مورد معشوق ایده‌آل مطابقت داشته باشد و یا هنگامی که حضور فرد دیگری باعث افزایش تحریک فیزیولوژیکی شما گردد، برانگیخته می‌شود.

عشق شهوانی ایده‌آل، سپس به عشق دلسوزانه که بسیار بادوام‌تر است منجر می‌گردد. با وجودی که اغلب مردم در جستجوی رابطه‌ای هستند که امنیت و پایداری عشق دلسوزانه و شدّت و حدّت عشق شهوانی را یکجا در خود داشته باشد، امّا به عقیده هاتفیلد چنین رابطه‌ای بسیار نادر است.

?- مدل رنگ‌های اصلی (نظریه جان‌لی)
جان لی در کتاب خود به نام «رنگ‌های عشق» که در سال ???? منتشر شد، انواع عشق را با رنگ‌های اصلی مقایسه کرده است. درست همان گونه که سه رنگ اصلی وجود دارد، جان لی سه سبک اصلی هم برای عشق قائل شده است. این سه سبک عبارتند از: ?) عشق به یک فرد ایده‌آل، ?) عشق به عنوان یک بازی و ?) عشق به عنوان دوستی.

جان لی درادامه تشبیه خود می‌گوید که همان گونه که سه رنگ اصلی با یکدیگر ترکیب شده و رنگ‌های مکمل را به وجود می‌آورند، این سه سبک اصلی عشق نیز می‌توانند با یکدیگر ترکیب شده و ? سبک متفاوت و ثانویه عشق را به وجود آورند. برای مثال، ترکیبی از سبک‌های اول و دوم به عشق شیدایی یا عشق وسواسی می‌انجامد.

? سبک عشق از دید جان لی

سه سبک اصلی

?- عشق به یک فرد ایده‌آل ?- عشق به عنوان یک بازی ?- عشق به عنوان دوستی

سه سبک ثانویه

?- عشق شیدایی- وسواسی (ترکیب ? و ? اصلی) ?- عشق واقع‌گرایانه و عملی (ترکیب ? و ? اصلی) ?- عشق فداکارانه (ترکیب ? و ? اصلی)

?- نظریه مثلثی عشق (نظریه اشترنبرگ)
رابرت اشترنبرگ، روان‌شناس، نظریه مثلثی عشق را ارائه کرده است. او سه مؤلفه را برای عشق در نظر گرفته است: صمیمیت (رابطه نزدیک)، میل جنسی و تعهد. ترکیبات مختلف از این سه مؤلفه به انواع مختلفی از عشق می‌انجامد. برای مثال، ترکیب صمیمیت (رابطه نزدیک) و تعهد به عشق دلسوزانه و ترکیب میل جنسی و رابطه نزدیک به عشق شهوانی می‌انجامد.

به گفته اشترنبرگ، رابطه‌ای که بر مبنای دو یا بیشتر از این عناصر بنا شده باشد، بادوام‌تر از عشقی است که تنها بر اساس یکی از این مؤلفه‌ها باشد. اشترنبرگ از واژه «عشق کامل» برای توصیف عشقی که از ترکیب هر سه مؤلفه، یعنی رابطه نزدیک، میل جنسی و تعهد به وجود آمده باشد، استفاده کرده است. به عقیده اشترنبرگ، هر چند این نوع عشق، قویترین و بادوام‌ترین نوع عشق است ولی بسیار نادر می‌باشد.

مقیاس عشق مثلثی اشترنبرگ

به نظر اشترنبرگ عشق مثل یک مثلث است و بهترین عشق به مثلث متساوی الاضلاع شباهت دارد. عشق سه عنصر دارد : صمیمیت هوس و تعهد . عشق زمانی بهترین حالت را خواهد داشت که هر یک از سه عنصر را تقریبا به طور یکسان شامل شود.

دستور العمل:

در جای خالی هر یک از جملات مقیاس زیر ابتدا اسم کسی را که دوست دارید یا شیفته او هستید بنویسید . بعد مشخص کنید که تا چه اندازه با هر یک از جملات موافق هستید . برای این کار از مقیاس ? درجه ای که در آن عدد ?به معنای اصلا. عدد ?به معنای به طور متوسط. ?به معنای به طور کامل استفاده کنید . از بقیه اعداد بین ?و ? بر اساس سطح موافقت خود با جملات کمک بگیرید.

? . به شدت در فکر راحتی ………. هستم.

?? با ………روابط بسیار گرمی دارم.

? . در مواقع دشوار میتوانم روی ……… حساب کنم.

? . ……….. میتواند در مواقع دشوار روی من حساب کند.

?? آماده ام هر چه دارم با ………… . قسمت کنم.

? . ………… خیلی مرا از نظر عاطفی حمایت میکند.

? . ………… . را از نظر عاطفی خیلی حمایت می کنم.

? . با ……….. خیلی خوب ارتباط بر قرار می کنم.

? . در زندگی خود خیلی به ……….. بدهکار هستم.

?? . خیلی خودم را به ………… … نزدیک احساس می کنم.

?? . با ………… روابط بسیار خوشایندی دارم.

?? . به نظر خودم …………را خیلی خوب درک می کنم.

?? . ……….. مرا خیلی خوب درک می کند.

?? . فکر می کنم که می توانم به ……… افتخار کنم.

?? . برخی اسرار خودم را در اختیار …….. می گذارم.

?? . هیچ چیزی مرا به اندازه دیدن ………… بر نمی انگیزد.

?? . تعجب می کنم که در طول روز نیز خواب ……… را می بینم.

?? . رابطه من با ……خیلی رمانتیک است.

?? .شخصا …….. را خیلی جذاب می دانم.

?? .به نظر من ………… یک فرد ایده ال است.

??? اصلا نمی توانم فکر کنم که فرد دیگری مثل …… بتواند مرا اینقدر خوشحال کند.

??? تر جیح می دهم با …… باشم نه با هر کس دیگری.

?? .هیچ چیزی مهم تر از رابطه من با ……… نیست.

??? مخصوصا دوست دارم با ……….. رابطه فیزیکی داشته باشم.

?? .در رابطه من با ……… تقریبا سحر و جادو وجود دارد.

?? .واقعا ……… را می پرستم.

?? .نمی توانم بدون ……….. زندگی کنم.

?? .رابطه من با ………… . خیلی هوس انگیز است.

?? . وقتی فیلمهای عاشقانه نگاه می کنم و وقتی رمانهای عشقی می خوانم به یاد ……….. می افتم.

?? . در مورد ………. همیشه خیال پردازی می کنم.

??? متقاعد شده ام که ………… . را دوست دارم.

?? .تلاش من این است که رابطه ام را با ………. حفظ کنم.

?? به علت تعهدی که نسبت به ……… دارم اجازه نمی دهم کسی بین ما دخالت کند.

?? .معتقدم که رابطه من با ……….. همیشه ثابت خواهد ماند.

?? . هیچ چیزی نمی تواند در تعهد من نسبت به ……….. خلل وارد کند.

?? . عشق من نسبت به ………… تا آخر عمر م باقی خواهد ماند.

??? همیشه نسبت به …….. احساس مسئولیت خواهم کرد.

?? . تعهد من نسبت به ……….. بسیار سفت و سخت است.

?? . نمی توانم تصور کنم که بین من و ………. فاصله بیفتد.

?? .در مورد عشق خود نسبت به ………… تردید ندارم.

?? . رابطه خودم را با ………. دائمی می دانم.

?? . رابطه خودم را با ………… .. یک تصمیم گیری عاقلانه می دانم.

?? . خودم را نسبت به ……….. مسئول می دانم.

?? . تصمیم دارم به رابطه خود با ……….. ادامه دهم.

?? . حتی زمانی که ……….. رفتار نا مناسب دارد سعی می کنم رابطه خود را با او حفظ کنم.

نمره گذاری :

?? جمله اول صمیمیت. ?? جمله بعدی هوس. و ?? جمله آخر ی تعهد را منعکس می کنند.

اعدادی را که در جلو هر گروه ?? جمله ای گذاشتید جمع کنید تا سطح شما در سه عنصر عشق معلوم شود.

با ارزیابی شدت نسبی سه عنصر عشق می توانید از تفسیر های زیر کمک بگیرید تا بدانید که معشوق خود را چقدر دوست دارید .

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

فقدان عشق: در این نوع رابطه هیچ یک از عناصر عشق و جود ندارد.این رابطه را در زندگی روزانه با مردم عادی داریم . اگر احساستان درباره معشوقتان از این نوع باشد می توان گفت رابطه تان در معرض خطر است .

همدلی: این احساس زمانی دست می دهد که هوس و تعهد به مقدار کم حضور داشته باشند . اما صمیمیت در حد بالایی باشد . این احساس رامعمولا در مورد دوستان صمیمی داریم .

وسوسه یا شور و شوق :از ویژگی های روابطی است که در آنها هوس شدید است اما صمیمیت و تعهد در سطح ضعیفی قرار دارند.

عشق خالی :زمانی احساس می شود که تعهد قوی باشد اما هوس و صمیمیت در سطح پایینی قرار گیرند.

عشق رمانتیک :هوس و صمیمیت شدید است اما به اندازه کافی زندگی مشترک یا تجربه مشترک ندارند تا متقابلا احساس تعهد کنند.

عشق عاطفی : صمیمیت و تعهد شدید است اما هوس ضعیف.

عشق ساده لوحانه :هوس و تعهد بالاست اما صمیمیت ضعیف است .در زوجهایی دیده می شود که یک عنصر مشترک قوی دارند و به همین دلیل تصمیممی گیرند ازدواج کنند حتی اگر یکدیگر را نشناسند . آنها پس از آنکه نسبت به هم متعهد می شوند احساس صمیمیت تفسیر نتایج خود میمی کنند . گاهی هم احساس می کنند همدیگر را دوست ندارند.

عشق آرمانی :این عشق کامل سه عنصر را به طور سخاوتمندانه در خود دارد .همانطور که اشترنبرگ می گوید : رسیدن به این مرحله خیلی آسانتر از نگهداشتن آن است . “ایا می توانید عشق آرمانی داشته باشید شما و همسرتان؟!!!

منابع: سایت ایرانیان فنلاند

سایت روان یار


نوشته شده توسط فراز | نظرات دیگران [ نظر] 
137128
سه شنبه 90 اردیبهشت 27 , ساعت 11:30 صبح  
عشق آتشین من، رفته از یادم...

 

 

داستان دو شخصیت عمده داره:

? - نفر اول میگه دوستت دارم. هروقت عصبانی با ناراحت هستی، نه تنها نمیره رو مخت، بلکه به هر طریقی سعی میکنه آرومت کنه. باهات حرف میزنه، باهات شوخی میکنه، نازت رو میکشه، لوست می کنه، قربون صدقت میره، میاد پیشت و ....

? - نفر دوم هم میگه دوستت داره. وقتی ناراحت یا عصبانی هستی نمیتونه آرومت کنه، بعد از یکی دوبار پرسیدن که چته، شروع می کنه رفتن روی اعصابت. با غر غر شروع می کنه و بعد هم باهات دعوا میکنه، آخر سر هم میگه هروقت حالت خوب شد خودت برگرد.

میشه نفر اول و دوم یک نفر باشن؟ اگه میشه چجوری؟ اگر هم نمیشه کدوم کارِ درست رو میکنن. کدوم قابل اعتمادترن. دوستت دارم کدوم رو باید باور کرد ؟؟؟؟؟؟؟......


نوشته شده توسط فراز | نظرات دیگران [ نظر] 
بسیار تلاش کردم تا مردم بفهمند ولی فقط خندیدند *آفتاب*
سه شنبه 90 اردیبهشت 27 , ساعت 11:28 صبح  
بسیار تلاش کردم تا مردم بفهمند ولی فقط خندیدند *آفتاب*
آموخته ام که، با پول میشود.... خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه. آموخته ام که... تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است،هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند،بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد (چارلی چاپلین)

نوشته شده توسط فراز | نظرات دیگران [ نظر] 
دوست
سه شنبه 90 اردیبهشت 27 , ساعت 10:55 صبح  
دوست
یکی از روزهای سال اول دبیرستان بود. من از مدرسه به خانه بر می گشتم که یکی از بچه های کلاس را دیدم. اسمش مارک بود و انگار همه‌ی کتابهایش را با خود به خانه می برد. با خودم گفتم: "کی این همه کتاب رو آخر هفته به خانه می بره. حتما ً این پسر خیلی بی حالی است!" من برای آخر هفته ام برنامه‌ ریزی کرده بودم. (مسابقه‌ی فوتبال با بچه ها، مهمانی خانه‌ی یکی از همکلاسی ها) بنابراین شانه هایم را بالا انداختم و به راهم ادامه دادم.‌ همینطور که می رفتم،‌ تعدادی از بچه ها رو دیدم که به طرف او دویدند و او را به زمین انداختند. کتابهاش پخش شد و خودش هم روی خاکها افتاد. عینکش افتاد و من دیدم چند متر اونطرفتر، ‌روی چمنها پرت شد. سرش را که بالا آورد، در چشماش یه غم خیلی بزرگ دیدم. بی اختیار قلبم به طرفش کشیده شد و بطرفش دویدم. در حالیکه به دنبال عینکش می گشت، ‌یه قطره درشت اشک در چشمهاش دیدم. همینطور که عینکش را به دستش می‌دادم، گفتم: " این بچه ها یه مشت آشغالن!" او به من نگاهی کرد و گفت: " هی ، متشکرم!" و لبخند بزرگی صورتش را پوشاند. از آن لبخندهایی که سرشار از سپاسگزاری قلبی بود. من کمکش کردم که بلند شود و ازش پرسیدم کجا زندگی می کنه؟ معلوم شد که او هم نزدیک خانه‌ی ما زندگی می کند. ازش پرسیدم پس چطور من تو را ندیده بودم؟ او گفت که قبلا به یک مدرسه‌ی خصوصی می رفته و این برای من خیلی جالب بود. پیش از این با چنین کسی آشنا نشده بودم. ما تا خانه پیاده قدم زدیم و من بعضی از کتابهایش را برایش آوردم. او واقعا پسر جالبی از آب درآمد. من ازش پرسیدم آیا دوست دارد با من و دوستانم فوتبال بازی کند؟ و او جواب مثبت داد. ما تمام اخر هفته را با هم گذراندیم و هر چه بیشتر مارک را می شناختم، بیشتر از او خوشم می‌آمد. دوستانم هم چنین احساسی داشتند. صبح دوشنبه رسید و من دوباره مارک را با حجم انبوهی از کتابها دیدم. به او گفتم:" پسر تو واقعا بعد از مدت کوتاهی عضلات قوی پیدا می کنی،‌با این همه کتابی که با خودت این طرف و آن طرف می بری!" مارک خندید و نصف کتابها را در دستان من گذاشت. در چهار سال بعد، من و مارک بهترین دوستان هم بودیم. وقتی به سال آخر دبیرستان رسیدیم، هر دو به فکر دانشکده افتادیم. مارک تصمیم داشت به جورج تاون برود و من به دوک. من می دانستم که همیشه دوستان خوبی باقی خواهیم ماند. مهم نیست کیلومترها فاصله بین ما باشد. او تصمیم داشت دکتر شود و من قصد داشتم به دنبال خرید و فروش لوازم فوتبال بروم. مارک کسی بود که قرار بود برای جشن فارغ التحصیلی صحبت کند. من خوشحال بودم که مجبور نیستم در آن روز روبروی همه صحبت کنم. من مارک را دیدم. او عالی به نظر می رسید و از جمله کسانی به شمار می آمد که توانسته اند خود را در دوران دبیرستان پیدا کنند. حتی عینک زدنش هم به او می آمد. همه‌ی دخترها دوستش داشتند. پسر، گاهی من بهش حسودی می کردم! امروز یکی از اون روزها بود. من میدیم که برای سخنرانی اش کمی عصبی است. بنابراین دست محکمی به پشتش زدم و گفتم: " هی مرد بزرگ! تو عالی خواهی بود!" او با یکی از اون نگاه هایش به من نگاه کرد( همون نگاه سپاسگزار واقعی) و لبخند زد: " مرسی". گلویش را صاف کرد و صحبتش را اینطوری شروع کرد: " فارغ التحصیلی زمان سپاس از کسانی است که به شما کمک کرده اند این سالهای سخت را بگذرانید. والدین شما، معلمانتان، خواهر برادرهایتان شاید یک مربی ورزش... اما مهمتر از همه، دوستانتان... من اینجا هستم تا به همه ی شما بگویم دوست کسی بودن، بهترین هدیه ای است که شما می توانید به کسی بدهید. من می خواهم برای شما داستانی را تعریف کنم." من به دوستم با ناباوری نگاه می کردم، در حالیکه او داستان اولین روز آشناییمان را تعریف می کرد. به آرامی گفت که در آن تعطیلات آخر هفته قصد داشته خودش را بکشد. او گفت که چگونه کمد مدرسه اش را خالی کرده تا مادرش بعدا ً وسایل او را به خانه نیاورد. مارک نگاه سختی به من کرد و لبخند کوچکی بر لبانش ظاهر شد. او ادامه داد: "خوشبختانه، من نجات پیدا کردم. دوستم مرا از انجام این کار غیر قابل بحث، باز داشت." من به همهمه‌ ای که در بین جمعیت پراکنده شد گوش می دادم، در حالیکه این پسر خوش قیافه و مشهور مدرسه به ما درباره‌ی سست ترین لحظه های زندگیش توضیح می داد. پدر و مادرش را دیدم که به من نگاه می کردند و لبخند می زدند. همان لبخند پر از سپاس. من تا آن لحظه عمق این لبخند را درک نکرده بودم. هرگز تاثیر رفتارهای خود را دست کم نگیرید. با یک رفتار کوچک، شما می توانید زندگی یک نفر را دگرگون نمایید: برای بهتر شدن یا بدتر شدن

نوشته شده توسط فراز | نظرات دیگران [ نظر] 
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
درباره وبلاگ

وفا

فراز
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 27 بازدید
بازدید دیروز: 8 بازدید
بازدید کل: 155456 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
نوشته های پیشین

اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
لوگوی وبلاگ من

وفا
لینک دوستان من

کانون فرهنگی شهدا
علیرضااحسانی نیا:فرزانگان امیدوار
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
کلبه
سایه
شیمی وزندگی
شقایقهای کالپوش
سکوت ابدی
هم نفس
سیب خیال
کلبه تنهایی
نشریه حضور
سایت قلعه گنجwww.ghalehganj.com
♥♥♥♥♥♥شهرستان بجنورد♥
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
سفیر دوستی
به نام آنکه وجودم زوجودش شده موجود
تنهایی......!!!!!!
یادداشتها و برداشتها
دلنوشته ها
.: شهر عشق :.
بوی سیب
دل نوشته
خوش آمدید
بچه ها من تنهام!!!کمک
منطقه آزاد
ابـــــــــــرار
عشق گمشده
برادران شهید هاشمی
یامهدی
دلنوشته های یک فروند چریک
ترانه ی زندگیم (Loyal)
غلط غولوت
مهاجر
عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
مکاشفه مسیح
تنهاترین عاشق
پاتوق دخترها وپسرها
این نیز بگذرد ...
سرود عرش
یه عالمه عشق و عاشقی
FANTOM
آقا رضا
شاهکار
در برابر نسیم
نبض شاهتور
مهدویت
لــعل سـلـسـبیــل
تاریخ را به یاد اوریم
عدالت جویان نسل بیدار
صل الله علی الباکین علی الحسین
خورجین عشق
*ایستگـــــــــــــــــــــــــــاه انـــــــــــــــــــــرژی*
کوچولو
Cyberom UTM
بهار صداقت**
MOHAMMAD
آزاد اندیشان
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
هیچ اداب وترتیبی مجوی/هرچه میخواهددل تنگت بگو
بدا ... سرآغازخوبی ها ...
روان شناسی کودک
فقط من برای تو
خنده بازار
ME&YOU
.:: گاواره ::.
یکتا
غریبه ها
برای خودم
دوست خوب
حرف های نگفته.........شایدم گفته
حقوق و حقوقدانان
اسمس بارون
جیگر نامه
۩۞۩ برگ سبز تحفه درویش ۩۞۩
بی تو 2
صهبانا
سه ثانیه سکوت
بلوچی از شهرستان چابهار
از همه چی.از همه جا
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
چه توا.............
نفس
یک مشت آفتاب
شیطون
اسمون
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
خورشید نی ریز
هو العشق
مینویسم بنام خواهرم آیــــــــات
درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ
fazestan
فریاد بی صدا
اینجا،آنجا،همه جا
کلاغ پر
*شبهای مسکو*
تحفه
تنها یک رویا
بمب خنده
انرژی+
چـــــاوش ( چه خبر از دنیا ؟؟؟؟)
آریایی
Hossein Tohi
آرش...پسر ایده آل من
جوونی کجایی...
روانشناسی جالب
از دوجین خوشگل تر
وفا
دوستت دارم....توچی..
music 90
نقد فیلم های سینمایی
به یاد تو
دختری از جنس شیشه
بهترین اسلحه:عشق
دوستت دارم
دیار غم
بلخاب زیبا2
حروفهای زیبای انگلیسی
عشق طلاست
Saeed kermani
آتش عشق ❤❤ جزرومد❤❤
صفاسیتی
هرجوردوست داری!
سرزمین همیشه جاویدان بلوچستان
wanted
عشق
hasti
ارمین شیطونه
دکتر علی حاجی ستوده متخصص داخلی
پارس زوزن
..::دانــــــــــــــلود::..
خزان
بمب فوتبالی
راه بی پایان..
بار غم
همه نمک بریزیم!
عشق بی انتها
دوست
دختران عاشق
***آسمون ریسمون....***
مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان
همراه 24
روژمان
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

......
سبک های نقاشی
انواع سبک های نقاشی
مهمترین بخش زندگی را دریابیم !
از وبلاگم فقط اینو بخونین
[عناوین آرشیوشده]