روزی دروغ به حقیقت گفت:
میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیم؟؟؟؟
حقیقت ساده لوح گول خورد و قبول کرد
ان دو با هم به کنار ساحل رفتند
وقتی به کنار ساحل رسیدند حقیقت لباس هایش را در اورد
دروغ حیله گر لباس های او را پوشید و رفت
از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت است
اما از ان روز به بعد دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان میشود