میگرن (Migraine) بیماری است که با سردردهای مداوم و سخت مشخص میشود و غالبا با اشکالات زود گذری در جریان خون مغزی و استفراغ همراه است. این بیماری با یک نوع سردرد شدید و ناتوان کننده معمولا در یک طرف سر ، که به همراه آن علایم دیگری مثل تهوع ، استفراغ و مشکلات بینایی همراه است. حمله این سردرد میتواند 72 - 2 ساعت طول بکشد. حملات میگرن در بعضی از افراد ممکن است بطور هفتگی رخ دهند، در حالی که در بعضی دیگر ممکن است حتی یک بار نیز در سال رخ ندهند.
میگرن هر دو جنس را تحت تأثیر قرار میدهد، اما در زنان شایعتر است. میگرن همچنین ممکن است ارثی باشد. بیماری در حوالی سنین بلوغ شروع شده و در میانسالی از نظر شدت و دفعات تکرارش کاهش مییابد. حملات میگرن بیشتر صبحها شروع شده و علایم اولیه آن تار شدن دید یا ظهور نقاط رنگی در خطوط جلوی چشم است. حملات سردرد چند ساعتی به طول میانجامد و پس از خوابیدن بهبود مییابد.
میگرن کلاسیک عموما یک سردرد یکطرفه میباشد و به صورت ضرباندار اتفاق میافتد. قبل از شروع سردرد بیمار دچار تغییرات بینایی میشود که به صورت توهمات و جرقههای بینایی هستند که در اصطلاح به آن اورا میگویند. اکثر بیماران یک حمله را در طول هفته تجربه میکنند و اصولا بین 2 تا 24 ساعت طول میکشد. بیمار دچار حالتهایی مانند تهوع ، استفراغ ، گریز از نور ، سستی و حتی گاهی در مراحل حاد دچار اخلال حس نیمه بدن و تکلم میشود. در بین حملات بیمار سردرد یا ناراحتی دیگری ندارد.
در میگرن غیر کلاسیک علایم بینایی قبل از حمله بوجود نمیآید. این نوع سر درد بیشتر دو طرفه بوده و ضرباندار است. درد بیشتر دور حلقه چشم احساس میشود و ممکن است در ادامه آن سفتی گردن هم بوجود آید این نوع میگرن شیوع بیشتری دارد و همراه با تهوع و استفراغ است.
میگرن در میان کودکان هم اتفاق میافتد اما مدت آن کوتاه است و به سرعت بهبود مییابد با افزایش سن از تعداد حملات کاسته میشود ولی به طول آن اضافه میشود. میزان و شدت دفعات حمله در افراد مختلف متفاوت است و نمیتوان ارتباط معنیداری بین حملات افراد مختلف پیدا کرد اما اصولا بعد از 55 سالگی به ندرت اتفا ق میافتد.
تنگ شدن ، سپس گشادشدن و التهاب رگهای خونی که به پوست سر و مغز میروند. سردرد زمانی آغاز میشود که رگها دوباره گشاد میشوند. تغییر الگوی خواب ، بیدار ماندن شبانه ، کار کردن زیاد و خستگی بیش از حد میتواند باعث بروز میگرن شود. گاهی اوقات خانمها بروز این سردردها را به دوران عادت ماهیانه نسبت میدهند و مصرف قرصهای ضد بارداری را عامل مهمی برای بوجود آمدن میگرن میدانند. صدای بلند ، نور زیاد ، کنسرت موسیقی و فشار به گردن و حتی درد دندان باعث بروز میگرن میشود.
هیچ آزمایش خاصی برای تشخیص میگرن وجود ندارد و بر اساس شرح حال بیمار و معاینه ، میگرن بیمار تشخیص داده میشود.
مشکل مبتلایان به میگرن تنها سردرد نیست. اکثر افراد کاملا بیمار میشوند و نمیتوانند کارهای روزمره خود را انجام دهند و مجبور میشوند که در یک اتاق تاریک و ساکت بیحرکت دراز بکشند تا حمله میگرنی پایان یابد. بعضیها حتی نمیتوانند فکر غذا خوردن را هم داشته باشند چون دچار استفراغ میشوند و در انتها دچار خواب آلودگی و رخوت میشوند. در طول حمله فعالیت و عملکرد طبیعی معده مختل میشود و باعث میشود دارهایی که برای تسکین میگرن خورده میشود به خوبی جذب نشود.
معمولا نیازی به آزمایشات تشخیصی نیست، اما ممکن است آزمایش خون یا سیتی اسکن برای رد سایر بیماریها انجام گیرند. به هنگام بروز اولین نشانههای حمله میگرنی؛ روی سر خود یک پارچه سرد یا کیسه یخ بگذارید، یا به صورت خود آب خنک بزنید. ـ چندین ساعت در یک اتاق تاریک و آرام دراز بکشید. دو عدد بالش در دو طرف سر خود بگذارید تا سرتان تکان نخورد. در صورت امکان بخوابید. صدا ، نور و بوها (خصوصا بوی ناشی از آشپزی و سیگار) را به حداقل برسانید و از مطالعه خودداری کنید. بیمار باید مدتی سعی کند در یک اتاق خالی و تاریک دراز بکشد. مساله زمینه روانی قبلی میگرن امروزه مورد توجه است در این صورت کمکهای روانپزشکی برای حل این مشکلات میتواند کمک بزرگی به درمان میگرن کند.
هیچ داروی خاصی نسبت به دیگر داروها ارجحیت ندارد و اثر قطعی از هیچ کدام از آنها مورد انتظار نیست. اولین راه معالجه جلوگیری از وقوع سردرد بوسیله تجویز روزانه دارویی حاوی ارگوتامین است که باعث انقباض مویرگهای مغز میشود. برای تخفیف علایم میگرن و پیشگیری از بروز حملات، طیف گستردهای از داروها موجود هستند.
زنی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. درانتهای کادر در بزرگی دیده میشود با تابلوی "اتاق عمل".
چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح – با لباس سبز رنگ – از آن خارج می شود. زن نفسش را در سینه حبس می کند. دکتر به سمت او می رود. زن با چهره ای آشفته به او نگاه می کند...
دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده. ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم، چشم چپ رو هم تخلیه کردیم... باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی، روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی... اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب دیده...
با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن زن شل می شود، به دیوار تکیه می دهد. سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود.
با دیدن این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه زن می گذارد و میگوید: شوخی کردم... شوهرت همون اولش مُرد
دیگه روی شونه های من جایی نمونده واسه تو
همین الآن می خوام بگم از جلوی چشام برو
بذار دیگه تنها باشم سرزمین بی کسی
دیگه نمی خوام که بگم برای من مقدسی
فردا اگر ز راهم نمی آمد
من تا ابد کنارت می ماندم
من تا ابد ترانه های عشقم را
در آفتاب عشق تو می خوانم
در پشت شیشه های عشق تو
آن شب نگاه سرد و سیاهی داشت
دالآن دیدگان عشق تو در ظلمت
گویی گویی به عمق روح تو راهی داشت
رنگ چشمای روشنت مثل ستاره ی شبه
این تن بی قرار من واسه نگاهت می تپه
اما دیگه نمی تونم یه لحظه این جا بمونم
می خوام تا آخرین نفس شعرهای غمگین بخونم
بیا سکوت لبهام هنوز حرمت خونه است*
ای دل تنها م چیه چشم اتنظاری
باز یه لحظه آروم نداری
مثل زومستون توی حسرت بهاری
باز عشقت خیمه زد به خونه ام
باز یادت آتیش زد به آشیونه ام
باز بی تو باید تنها بمونم
بیا سکوت لبهام هنوز حرمت خونه است
پرنده ی دل من هنوز بی آشیو نه است
بیا پر از امید هنوز این دل خسته
هنوز به پای چشمات پای عشقت نشسته
توی آسمون دنیا هر کسی ستاره داره
چرا وقتی نوبت ماست آسمون جایی نداه
واسه من واسه من تنهایی درده
درد هیشکی رو نداشتن
هر گل پژمرده ای رو توی
کویر سینه ام کاشته ام
دیگه باور کردم این رو که باید تنها بمونم
تا دم لحظه ی مردن شعر تنهایی بخونم